پيشينه
معماري ايران به حدود ۱۰۰۰ سال پيش از اسلام ميرسد و پس از ظهور اين دين نيز تاکنون شاهد بيش از ۱۴۰۰ سال معماري ايراني- اسلامي هستيم. از قديمالايام
معماري ايران داراي دو نظام کلي آموزش بوده است. يکي از اين دو، نظام آموزش سنتي
معماري است، که ريشه در قرون و اعصار دارد و انتقال اطلاعات و مفاهيم در ان بهصورت سينه به سينه، مديدي و مدادي انجام پذيرفته است و نظام دوم، با ظهور مدارس
معماري در ايران و تحت عنوان نظام آموزشي آکادميک و کلاسيک بوجود آمده است. اهميت بازشناسي آموزش
معماري در کشور نيز آنجا بيشتر جلوه مينمايد، که غالباً در مقام مقايسه
معماري و معماران معاصر با
معماري و معلمان گذشته بر ميآييم. اين در حالي است که معمار معاصر را محصول آموزش دانشکدههاي
معماري امروزي و معمار گذشته را حاصل آموزش سنتي معماري ميپنداريم.
گرايشها و ابعاد مختلف اين رشته درکارشناسي ارشد
رشته معماري در مقطع
کارشناسي ارشد داراي گرايشهاي معماري-معماري، معماري-منظر، تکنولوژي
معماري، معماري-انرژي، معماري-مرمت بناها و بافتهاي تاريخي و
معماري-مديريت پروژه و ساخت است.
معماري-معماري
در اين گرايش در مقطع
کارشناسي ارشد، دانشجويان کارشناسي که با مباني طراحي و درک فضا و نحوهي تلفيق جنبه هنري طراحي پروژههاي مختلف، با مسائل فني آشنا شده و چند پروژه طراحي کردهاند، حال در مقطع ارشد به صورت حرفهاي نحوهي برخورد و کاربرد مباني نظري را در پروژههاي مختلف، تجربه ميکنند.
تواناييهاي لازم براي ادامه تحصيل در اين رشته
معماري رشتهاي به قدمت تمدن بشري است و در قرن اخير در دانشکدههاي هنر سراسر دنيا آموزش
معماري صورتي نو بهخود گرفته است. معماري رشتهاي مابين هنر و فن است و تأکيد بر قسمت هنري يا قسمت فني آن در دانشکدههاي مختلف متفاوت است. دانشجوي
معماري بايد در کنار داشتن تجسم قوي و سليقهي هنري، از درکي عميق از ايستايي و هندسه نيز برخوردار باشد. در کنار آن آشنايي با علوم اجتماعي، فلسفه، تاريخ و……… نيز براي دانشجويان در ادامه تحصيل مورد نياز است. دانشجويان بايد در خلق فضاهاي مطلوب با توجه به ويژگيهاي هر پروژه مهارت کافي داشته باشند و توانايي ارائه و به تصوير کشيدن اين فضاهاي ذهني را کسب کرده باشند که اين خود درک عميقي از فضاي سه بعدي و پرسپکتيو را طلب ميکند. در مقطع
کارشناسي ارشد، مباني نظري و نحوه استفاده و طراحي بر اساس مباني نظري و فلسفي مورد تأکيد قرار ميگيرد. لذا از فارغالتحصيلان اين مقطع انتظار ميرود تا مباني نظري آموخته شده را به خوبي در حرفه و محيط کار به مرحله اجرا بگذارند.
چه کساني براي ادامه تحصيل در اين رشته اقدام نکنند.
ورود به دورهي
کارشناسي ارشد معماري به کساني که مدرک کارشناسي آنها غير از معماري است توصيه نميشود چراکه در دوره ارشد با فرض توانايي بالاي دانشجويان به طراحي
معماري و درک فضا، بيشتر به کار بردن مباني و مفاهيم
معماري (که فرد پيش از اين آموخته) مورد تاکيد قرار ميگيرد.
زمينههاي اشتغال
نياز به فارغالتحصيلان معماري-معماري در سطح کشور از کارفرمايان خصوصي در پروژههاي کوچک و بزرگ تا کارفرمايان دولتي (فرمانداريها، استانداريها، شهرداري، وزارتخانهها) در پروژههاي عظيم متغيير است. اگرچه در سالهاي اخير شاهد افزايش چشمگير ظرفيت پذيرش دانشجويان
معماري و ايجاد اين رشته در دانشگاههاي مختلف بودهايم اما نياز شديد کشور در بخش ساخت و ساز و کمبود ساختمانهاي مختلف به ويژه بناهاي مسکوني، بازار اين رشته را پر رونق کردهاست.
تخصص فارغالتحصيلان اين رشته
فارغالتحصيلان در رشته
معماري در مقطع
کارشناسي ارشد توانايي طراحي پروژههاي مختلف از مقياسهاي متفاوتي نظير مسکوني، تجاري و فرهنگي تا پروژههاي بزرگ در مقياس شهري چون طراحي فرودگاه، استاديوهاي ورزشي، برجهاي مسکوني و اداري و … را دارند. به دليل ويژگيهاي مختلفي که در اين رشته وجود دارد و درگيري آن با موضوعاتي چون جامعهشناسي، فلسفه، هنرهاي تجسمي و .. فارغالتحصيلان اين رشته به حوزههاي مختلف هنري ديگر نيز اشراف دارند. در حقيقت مهندس
معماري در تيمهاي طراحي پروژههاي
معماري به عنوان عامل ارتباطي تخصصهاي مختلف و هدايت کننده گروه طراحي فعاليت ميکند و بر جنبههاي مختلف هنري و فني هر پروژه کاملا مسلط است. به همين دليل اين متخصصان معمار هستند که خالق اصلي بناها و فضاهاي شهرياند. اگرچه در هر پروژه متخصصان ديگري چون عمران، تاسيسات و … نيز حضور دارند.
کلاسهای
کارشناسی ارشد معماری
آزمونهای آزمایشی
کارشناسی ارشد معماری
جزوات و بسته های
کارشناسی ارشد معماری
بانک تست
کارشناسی ارشد معماری