رشته مدیریت یکی از رشتههای پرطرفدار در مقطع کارشناسی ارشد است. همین پرطرفدار بودن رشته باعث میشود، کار برای متقاضیان کمی سخت شود. با این حال کمک گرفتن از یک مشاور خوب میتواند این کار سخت را شدنی کند. مسعود یگانه مدرس دروس تحقیق در عملیات و مدیریت تولید در موسسه آموزش عالی آزاد ماهان و مدرس و موسس مرکز مدیریت مهام طی گفتگویی با دانشجوآنلاین به نکات مهمی درباره چگونگی درس خواندن برای کارشناسی ارشد مدیریت اشاره کرده است.
1- مدیریت با همهی رشتهها تفاوت دارد
فرقی که رشته مدیریت نسبت به دیگر رشتهها دارد این است که این رشته مهاجر پذیرترین رشتهی آزمون ارشد است. از سال 1386 تا به حال، دانشجویان رشتههای فنی و مهندسی، علوم پایه، زبان انگلیسی و ... علاقه زیادی به رشته مدیریت پیدا کردهاند. در حاضر به طور تقریبی 50 درصد از داوطلبین کنکور مدیریت، مدرک کارشناسیشان مدیریت نیست. در آمار قبولی هم وضعیت همین گونه است. این ذات رشته مدیریت است که با همه رشتههای دیگر این تفاوت را دارد.
2- درس متفاوت با سوالات متفاوت
تفاوت رشته مدیریت با سایر رشتهها، این شائبه را برای برخی به وجود میآورد که دانشجوهای غیرمدیریتی چگونه میتوانند در دروس این رشته موفق باشند و در یک پروسه 6 یا 7 ماهه به طور مثال رتبه 4 را در کنکور مدیریت به دست آورند.
یک دلیل مهم این است که در طراحی سوال رشته مدیریت با سایر رشته ها تفاوت دارد. به طور مثال طراحان سوال مهندسی کنکور برق با این دید سوالات را طراحی میکنند که تقریبا 95 درصد داوطلبین کنکور لیسانس برق دارند و به همین دلیل، سوالات بیشتر حالت مفهومی دارند و به دوره لیسانس دانشجو بر می گردد.
ولی در کنکور ارشد مدیریت چون طراح می داند بالای 50 درصد داوطلب ها از رشتههای غیرمدیریت هستند، در طراحی سوال به این نکته توجه میکند؛ بر همین اساس دانشجوهای غیرمدیریتی هم می توانند در کنکور مدیریت شرکت کنند.
داوطلبین رشته مدیریت نباید فکر کنند از آن چیزی که در لیسانس خواندهاند سوال طراحی می شود؛ واقعیت این است که اگر چنین چیزی بود قطعا داوطلبان مهاجر به رشته مدیریت نمی توانستند در کنکور موفق شوند.
3- یک رشته با 9 گرایش
رشته مدیریت 9 گرایش دارد؛ گرایشهای بازرگانی، صنعتی، مالی، فناوری اطلاعات، دولتی، کارآفرینی، تکنولوژی، منابع انسانی و نشر.
در این بین گرایشهای بازرگانی و صنعتی تعداد داوطلبین بیشتری نسبت به سایر گرایش های مدیریتی دارند و البته تعداد پذیرش هم در این گرایشها بالاتر است.
4- رقابتها فشرده است
با توجه به رقابت فشردهای که در کنکور مدیریت وجود دارد سوالات خیلی پیچیده نیستند و سطح متوسطی دارند. ولی از نظر رقابت، رقابت بسیار فشرده ای وجود دارد.
به عنوان مثال در کنکور سال 92 در رشته مدیریت صنعتی رتبههای 32، 53 و 96، به ترتیب میانگین درصدهای 38.3، 38 و 38.1 را کسب کردند. اولین نکته که متوجه میشویم این است که 64 نفر بین رتبه 32 تا رتبه 96، میانگینی حول و حوش 38 دارند.
دومین نکته این که اگر دقت کنید، کسی که رتبهاش 53 است، مانیگین درصدهایش 38 است و رتبه 96، میانگیناش 38.1؛ یعنی یک دهم بالاتر است. علت این است که این فرد میانگین 38 را با درس هایی ساخته که تراز بالاتری داشتهاند و آن فردی که رتبهاش 96 شده است، این میانگین را با درسهای با تراز پایین ساخته است.
این یعنی کنکور مدیریت در عین ساده بودن، به شدت رقابتی است. شاید در هیچ رشتهای شاهد این موضوع نباشیم که 60 نفر در رتبههای 32 تا 96 ـ یعنی رتبههای خوب کنکور ـ در بازهای باشند که اختلافشان یک دهم است.
در این حالت هرچه رتبهها به سمت 300 و 400 میرود، فشردگی نیز بیشتر میشود؛ یعنی شاید در درصد یک دهم، صدنفر قرار بگیرند.
5- از تیرماه شروع کنید
دیرترین زمان برای شروع مطالعهی درسهای ارشد مدیریت، به نحوی که داوطلب برای کسب رتبه تکرقمی خیالاش راحت باشد، تیرماه است. به این دلیل که رقابت هر چند سخت نیست، ولی هوشمندانه است. یعنی ما باید بدانیم در کنکور چه میخواهیم و برای رسیدن به این نقطه و تجزیه و تحلیل آن باید زمان داشته باشیم. کسی که از تیرماه شروع میکند تقریبا 7ماه برای کنکور وقت دارد و برای رشته مدیریت این حداقل زمان مورد نیاز است.
6- رقابت هوشمندانه به سبک خود
اولین اشتباه در کنکور مدیریت این است که از روشی استفاده کنیم که دیگران از آن بهره گرفتهاند. الزاما روشی که برای فردی موفقیت آمیز بوده، برای دیگری مفید نخواهد بود.
رقابت کردن در این کنکور هوشمندانه است و هرکسی سبک و سلیقهای برای رسیدن به رتبهی خوب در نظر میگیرد. در این حالت هرکسی با مشاوره و استفاده از کسانی که در این کنکور شرکت کردهاند باید به این نکته برسد که با توجه به شرایط خودشان چگونه درس بخوانند.در سال 1391 در گرایش مدیریت بازرگانی احسان نوریفر رتبه 8 و علی صالحی رتبه 12 را کسب کردند. در حال حاضر هر دو دانشجوی مدیریت بازرگانی بینالملل دانشگاه شهید بهشتی هستند. احسان نوریفر در کنکور سال 91، میانگین همهی درسهایش 50 بود و دو درس را هم 40 درصد زده بود. اما علی صالحی در کنکور دو درس را تقریبا سفید گذاشته بود؛ یعنی درس زبان را یک درصد و درس ریاضی را سه درصد زده بود. دو درس بسیار حیاتی که شاید خیلیها فکر کنند چون ریاضی و زبانشان ضعیف است نمیتوانند در کنکور موفق شوند. با این حال وی 87 درصد درس تحقیق در عملیات را و 90 درصد درس مدیریت بازاریابی را در کنکور پاسخ داده بود. یعنی این داوطلب با سبکی مخالف سبک احسان نوریفر در کنکور رتبهی مناسبی را کسب کرد.
7- در کلاسهای آمادگی شرکت کنید
در چند درس شرکت در کلاسهای آمادگی کنکور ارشد مدیریت برای دانشجوها لازم است. چون سبک طراحی تست در رشته مدیریت با تمام رشتهها متفاوت است و رقابت فشردهای هم وجود دارد. در تعدادی از دروس که تم تستمحور و نکتهمحور بودنشان نسبت به سایر دروس بالاتر است چون رقابت سنگین و زمان کوتاه است، شرکت در کلاسهای آمادگی به دانشجوها توصیه میشود.
هزینهای که برای این کلاسها خرج میشود، هزینهی آینده خود دانشجوست. اگر فردی تفاوت هزینههای دانشگاههای روزانه و شبانه را در نظر بگیرد، متوجه خواهد شد این هزینهی اولیه چقدر به نفعاش است.
البته نیازی نیست دانشجو در تمام کلاسها شرکت کند؛ چون هم وقت وی صرف میشود و هم اینکه خودباوری خود را از دست داده و خود را تسلیم کلاس میکند.
به عنوان مثال توصیه میشود داوطلبین برای دروس محاسباتی کنکور مدیریت در کلاسها شرکت کنند. چون معمولا آشنایی با این دروس کم است و نباید ریسک خودخوان کردن این درسها را به جان خرید؛ چون این بازه زمانی ریسک پذیر نیست.
8- گرایشهای کم ظرفیت و پرطرفدار
گرایشها از نظر فشردگی رقابت به دو دسته تقسیم میشوند. در رشته مدیریت مالی چون رشتهی نوپایی است و ظرفیت پذیرش کمتری دارد، رقابت سنگینتری وجود دارد. در این گرایش داوطلبی با رتبه 170 چندان امیدی به قبولی در روزانه و شبانه ندارد و باید در دورههای غیرانتفاعی و مجازی شرکت کند. داوطلبین این گرایش باید کیفیت مطالعهشان بیشتر از سایر گرایشها باشد.
داوطلبین گرایشهای بازرگانی، IT و صنعتی تا رتبه 900 هم ممکن است در تهران قبول شود، ولی حجم داوطلب در این گرایشها زیاد است. یعنی اگر در گرایش بازرگانی 122 هزار نفر داوطلب وجود دارد، گرایش مالی تنها هزار شرکت کننده دارد.
داوطلبها باید حواسشان باشد که همهی گرایشها از نظر نسبت تعداد داوطلب به ظرفیت پذیرش، یکسان هستند، ولی استرسی که داوطلبین مالی به دلیل ظرفیت کم پذیرش تحمل میکنند، از داوطلبین بقیهی رشتهها بیشتر است.
9- تحقیق در عملیات؛ مهم و استراتژیک
درس تحقیق در عملیات یکی از سه درس مهم و استراتژیک کنکور مدیریت است. به عنوان مثال یک داوطلب با این که دو درس ریاضی و زبان را سفید گذاشته بود، به واسطه پاسخ به 87 درصد از سوالات درس تحقیق در عملیات، توانست رتبه 12 کنکور را به دست آورد.
یا رتبه 22 کنکور 91 با این که زبان را منفی چهار زده بود، به دلیل اینکه درصد درسهای پژوهش عملیاتی و تحقیق در عملیات را 95 زده بود، توانست این رتبه خوب را به دست آورد.
درس تحقیق در عملیات درسی است با گستردگی کم ولی پیچیدگیهای زیاد. به دلیل نکات و فرمولهای زیاد این درس، در کتاب های آموزشی خیلی به آن پرداخته نشده است و معمولا به دلیل همین موضوع داوطلبین در این درس دچار مشکل می شوند. افرادی که بتوانند این فرمول ها و نکات را فراگیرند، و به 90 درصد سوالات در کنکور جواب دهند، تقریبا خیال شان برای زیر 100 شدن رتبهشان راحت است.
تحقیق در عملیات جزو دروس گرایشهای صنعتی، بازرگانی و فناوری اطلاعات (IT) است که در بالابردن تراز داوطلبین هم بسیار موثر است.
سوالات درس تحقیق در عملیات در هر سه گرایش صنعتی، بازرگانی و IT یکسان است و تاثیر آن درس هم در هر سه به یک نحو است.
10- مدیریت تولید؛ ساده اما گسترده
مدیریت تولید جزو دروس تخصصی گرایشهای صنعتی و فناوری اطلاعات است؛ هرچند اهمیت درس مدیریت تولید در گرایش صنعتی نسبت به IT بیشتر است.
درس مدیریت تولید بسیار گسترده است و 16 سرفصل برای این درس در نظر گرفته شده است. اما از نظر فرمول، نکته و سادگی سوال، از تحقیق در عملیات ساده تر است.
11- زبان و ریاضی را دست کم نگیرید
زبان و ریاضی نیز جنسی شبیه درس تحقیق در عملیات دارند. به این دلیل که بیشتر داوطلبان در این سه درس مشکل دارند و اگر داوطلبان بتوانند حتی روی یکی از این سه درس کار کنند، تقریبا خیالشان از بقیه دروس راحت میشود. این سه درس به اصطلاح دروس رتبهبیار کنکور نام دارند!
سایر دروس، مانند درسهای اقتصاد، تئوری مدیریت، مدیریت تولید، مدیریت بازاریابی و مدیریت مالی نیز درسهای مهمی به شمار میروند. هرچند هر سال سبک سوالاتی که برای هرکدام طرح میشود، متفاوت است، ولی داوطلبین در این دروس دچار مشکل خاصی نمیشوند. ضعف اصلی داوطلبین همین سه درس زبان، ریاضی و تحقیق است.
12- سوالات زبان، عمومی است
زبان تخصصی در رشته مدیریت دارای سه متن است که از هر متن بین چهار تا شش سوال طرح میشود. داوطلبین در پاسخ به سوالات زبان باید توجه داشته باشند که نیازی به دانش تخصصی مدیریت ندارند و متون به صورت عمومی طرح میشوند. به این دلیل که حدود نیمی از داوطلبینی که در آزمون مدیریت شرکت میکنند، لیسانس مدیریت ندارند.
معمولا درصد داوطلبین در زبان تخصصی بیشتر از زبان عمومی میشود؛ چون حدود سه سال است که فرمت سوالات زبان عمومی کنکور ارشد تغییر کرده و دیگر از کتابهایی مثل 504 کمتر تست واژگان (vocabulary)طرح میشود. به همین دلیل بخش زبان عمومی که شامل لغت و گرامر میشود برای داوطلبین سخت شده و بخش متون راحتتر است.
توصیه میشود در درس زبان حتما روی «متن زدن» کار کنند و هنگامی که لغت میخوانند، به Reading هم توجه کنند.
13-ابتدا نسبت به کنکور آگاهی پیدا کنید
توصیه اول این که داوطلبان قبل از شروع، حتما نسبت به کنکور و رفرنسها آگاهی درست پیدا کنند و سپس با برنامهریزی جلو بروند.
14- سبک خود را بشناسید
توصیه دوم نیز این است که داوطلبها بعد از اینکه در چندماه اول یکدور همهی درسها را خواندند، سبک خود را بشناسند. مثلا اگر فردی از تیرماه شروع به مطالعه میکند، اوخر شهریور و یا اوایل مهرماه به شناخت سبک خود پی ببرد. تصمیم بگیرد که آیا میخواهم مانند رتبه 8 کنکور همهی درسها را در یک سطح بزنم؟ یا میخواهم مثل رتبه 12، دو درس را بالا و دو درس را پایین بزنم؟
بعد از مشخص شدن سبک پاسخ به سوالات، باید در سه چهار ماه باقیمانده تا کنکور، روی سبکی که در نظر گرفتهایم کار کنیم و به آن حد برسیم.
متاسفانه برخی یکماه مانده به کنکور هنوز نمیدانند میخواهند به چند درصد از سوالات ریاضی یا سایر درسها جواب دهد. این بزرگترین ضعف یک داوطلب کنکور مدیریت است که در زمان کوتاه باقی مانده به کنکور هنوز نمیداند چگونه میخواهد به درسهای مختلف جواب دهد.
15- برخی منابع تغییر میکنند
تغییر منابع در رشته مدیریت، تنها ممکن است در دروس حفظی، آنهم به طور خاص در زبان و تئوری مدیریت رخ دهد. ولی دروس محاسباتی آزمون مدیریت، رفرنس خاصی ندارد و داوطلبان نباید نگران این موضوع باشند. البته تا زمانی که سبک خود را مشخص نکردهایم، به طور قطع نمیتوان منابع را مشخص کرد. یعنی بر اساس سبکهای مختلف، منابع و کیفیت خواندن هر منبع نیز فرق میکند.